شاه نعمتالله ولی: سلسله نعمتاللهی یکی از طریقتهای تصوف است که
توسط سید نورالدین شاه نعمتالله ولی در قرن هشتم هجری بنیاد شدهاست.سلسله نعمت
اللهی سلطان علیشاهی گنابادی در عصر حاضر از معروفترین سلسلههای تصوف
بعد از سلسله صفی علیشاهی نعمت اللهی (صفائیه) است. کلمه نعمتاللهی
از نام شاه نعمتالله ولی گرفته شده و چون در دوران ایشان، پیروان او را «نعمتاللهی»
میخواندند، این عنوان به کسانی که بعد از وی از عقاید و روش صوفیانه وی تبعیت
کردند، داده شد. قبل از شاه نعمتالله نام طریقت همنام با قطب وقت بوده، چنانکه
در زمان معروف کرخی به معروفیه و در زمان جنید بغدادیبه جنیدیه مشهور بودهاست.
نسبت خرقه شاه نعمتالله ولی:
شاه نعمتالله ولی -> شیخ عبدالله یافعی -> شیخ ابی صالح بربری
-> نجم الدی کمال کوفی -> شیخ ابوالفتوح صعیدی -> ابومدین مغربی -> شیخ
ابوالسعود اندلسی -> شیخ ابوالبرکات -> ابوالفضل بغدادی -> شیخ احمد غزالی
-> ابوبکر نساج -> شیخ ابوالقاسم گرگانی -> ابوعثمان مغربی -> ابوعلی
کاتب -> شیخ ابوعلی رودباری -> جنید بغدادی -> سری سقطی -> معروف کرخی←علی بن موسی الرضا
زندگی و آثار شاه نعمتالله ولی:
نوشتار اصلی: نعمتالله ولی
سید نورالدّین شاه نعمتالله ولی از اقطاب و عرفای مشهور قرن هشتم و
نهم هجری است نعمتالله ولی در روز دوشنبه چهاردهم ربیع الاول ۷۳۱ هجری قمری در
شهر حلب متولد شد. هفت سال مرشد خود شیخ عبدالله یافعی را خدمت کرد در هرات نعمتالله
ولی با نوهٔ میرحسینی هروی پرسنده سؤالات گلشن راز ازدواج کرد و ثمرهٔ این ازدواج فرزند او
برهان الدین خلیلالله (متولد ۷۷۵ هجری) بود که پس از نعمتالله ولی به قطبیت
سلسله نعمتاللهی رسید. شاه نعمتالله ولی قریب صد سال زندگی کرد و سرانجام در روز
پنجشنبه بیست و سوم ماه رجب ۸۳۲ و به قولی ۸۳۴ هجری در کرمان خرقه تهی کرد.فعالیتهای
عمرانی: نعمت الله ولی توجه خاصی به خدمات عامالمنفعه داشت و در برخی از مناطق و
شهرهای ایران مانند ماهان، کرمان، ابرقو و تفت یزد اقدامات عمرانی مانند احداث
ساختمان، باغ و حفر قنات به انجام رسانید که برخی از آنها مانند عمارت شاه ولی در
تفت یزد کماکان باقی است. تألیفات شاه نعمت الله: از شاه نعمت الله ولی آثار و تألیفات
متعددی بهجا ماندهاست از جمله کلیات اشعار، رسالهها و شرح لمعات.
مکتب شاه نعمتالله ولی:گرچه پیشوایان طریقت قبل از نعمتالله ولی تا
زمان علی ابن ابیطالب فراوان بودهاند، بعد از وی این سلسله به نام نعمتاللهی
معروف شد. یک نظر اجمالی به وضع تصوف قبل و بعد از نعمتالله ولی این علت را به
خوبی توجیه مینماید. دو نوع اجتهاد از طرف نعمتالله ولی در تصوف به عمل آمد:
اول - اجتهاد نظری: نعمتالله ولی برای اینکه مسئله وحدت وجود را بیان
کند، وجود را به دریایی تشبیه میکند و مظاهر آن را امواج و حبابهای آن دریا میداند
که در حقیقت آب اند. شاه میگوید: حقیقت وجود مانند نقطه است و دایرهای که از
حرکت آن پیدا میشود نمودار مظاهر وجود است که اگرچه ظاهراً وجودی دارد اما در حقیقت
آن وجود اعتباری است. نیز مانند الف و سایر حروف که از نقطه پیدا میشوند و
وجودشان ظاهری میباشد.
دوم - اجتهاد عملی: نعمتالله ولی اقداماتی در زمینه تصوف نمود که نتیجه
آن به نفع مردم ایران به خصوص، و به سود دنیای تصوف اسلامی بطور عموم، تمام شد.
اولین قدم مفید او منع پیروان مکتب خود از بیکاری و گوشه نشینی بود.
اقدام دیگر وی این بود که مریدان را از داشتن لباس مخصوص فقر نهی
نمود.
از زمان نعمتالله ولی به بعد در روحیه پیروان نعمت اللهی نشاط و
سرور و شادمانی سالک در سیر و سلوک بر خمود و گرفتگی و اندوه او میچربد.
شاه نعمتالله ولی تصوف را امری انحصاری نمیدانست و هرکه را طالب
مکتب توحید میدید، الفبای محبت میآموخت.
شاه نعمتالله ولی با تمام ملل و نحل و سلاسل فقری آن زمان، با کمال
محبت سلوک مینمود.
خصوصیات سلسله نعمتاللهی ویژگیهای مهم اجتماعی سلسله نعمتاللهی از
این قرار است:[۱۱]
عزلت را نمیپسندند و خلوت در انجمن را بر آن ترجیح میدهند.
سخت مخالف استعمال حشیش و اعتیادات از این نوع اند.
درویشان نعمتاللهی باید به کاری مشغول باشند و بیکاری در این طریق
نهی است.
لباس مخصوصی را انتخاب نکردهاند.
انسانها را از هر مذهب و ملت که باشند دوست دارند و احترام میگذارند
و در زندگی روش ایشان شفقت به خلقالله است.
طرفدار صلح و برادری و برابری هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر